1- پذیرهنویسی نخستین صندوق قابل معامله در بورسETF دولتی از چند روز پیش آغاز شده است. واگذاری سهام دولتی از طریق ETF با انتقادات جدی مواجه شده است. یکی از مهمترین این انتقادات مسئله احتمال زیان دیدن خریداران و سلب اعتماد عمومی از بورس است.
2- صندوق قابل معامله در بورس ETFیکی از ابزارهای سرمایهگذاری مشاع است که به دارندگان واحدهای صندوق امکان میدهد بهصورت مشاع و متناسب با تعداد واحدهای خود، مالک سبدی از داراییهای مالی باشند. در واقع صندوق به نمایندگی از خریداران سبدی از داراییهای مالی را خریداری و ارزش هر یک از واحدهای صندوق متناسب با کاهش یا افزایش قیمت داراییها تغییر میکند. نقد کردن واحدهای صندوقهای ETF نیز صرفاً از طریق خرید و فروش در بازار امکان پذیر است و مدیریت صندوق وظیفهای برای بازخرید آن (ابطال واحدها) به ارزش روز ندارد.
3- . ارزش هر یک از واحدهای صندوق متناسب با کاهش یا افزایش قیمت داراییها تغییر میکند با این حال هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت واحدهای صندوق همواره معادل میانگین وزنی داراییهای صندوق باشد. درواقع اگر میزان تقاضا برای واحدهای صندوق بیش از عرضه باشد (یا برعکس) امکان پیشی گرفتن (یا کمتر شدن) قیمت واحدهای صندوق از ارزش واقعی آنها وجود دارد؛ بهویژه آنکه قانون محدودیت دامنه نوسان 5 درصد برای این صندوقها وجود ندارد.
4- اگر چنین اتفاقی رخ دهد، بازارگردان با خرید و افزایش دادن داراییهای موجود در صندوق، اقدام به صدور واحدهای جدید صندوق و فروش آن در بازار میکند تا از طریق افزایش عرضه قیمت آن را کاهش داده و به ارزش داراییهای صندوق نزدیک کند. برعکس، اگر قیمت کمتر از ارزش داراییهای صندوق باشد، بازارگردان با خرید واحدهای صندوق از بازار آنها را ابطال کرده و متناسب با آن بخشی از داراییهای صندوق را در بازار میفروشد. استفاده از این روش مستم وجود داراییهایی با نقدشوندگی بسیار بالا در صندوق است.
5- بر اساس مفاد اساسنامه ارائه شده از سوی دولت برای صندوقهای ETF دولتی، این صندوقها به صورت غیرفعال مدیریت خواهند شد یعنی صندوق متشکل از سبد مشخصی از سهام بوده و مدیر صندوق حداقل تا سه سال امکان فروش سهام موجود در آن را نخواهد داشت؛ بنابراین امکان تصحیح قیمت واحدهای صندوق توسط مدیریت از طریق کاهش یا افزایش واحدها وجود ندارد.
6- اگر تعداد زیادی از مردم پس از آزاد شدن معامله واحدهای صندوق EFT دولت، به هر دلیل (مانند تمایل به شناسایی سود) تصمیم به عرضه واحدهای در اختیار خود بگیرند با افزایش عرضه، قیمت صندوق نسبت به داراییهای موجود در آن شدیداً کاهش یافت. توجه داشته باشید که در این حالت سهام شرکتهای موجود در صندوق (مثلا سهم بانک صادرات یا ملت) فروخته نمیشود و در نتیجه قیمت سهام این شرکتها افت نمیکند، اما قیمت واحدها کاهش مییابد زیرا بازارگردان امکان تعدیل قیمت واحدها از طریق مشارکت فعال در بازار را ندارد. این مسئله میتواند به زیان سهامداران و نیتی عمومی از دولت و بورس منجر شود.
7- عدم وجود دامنه نوسان 5 درصدی برای این صندوقها چالش را جدیتر میکند زیرا در صورت تشکیل صفهای فروش جدی برای سهام موجود در این صندوقها، افرادی که نتوانند در صف فروش اقدام به فروش سهام کنند با توجه به عدم وجود کف 5 درصدی برای صندوقها شروع به فروش واحدهای صندوق خواهند کرد که زمینه را برای ایجاد فاصله معنادار میان ارزش صندوق و قیمت آن فراهم میکند. در صورت تشکیل صف خرید نیز رخدادی مشابه و در مسیر مع اتفاق خواهد افتاد.
8- عدم تنوع سهام موجود در این صندوقها نیز میتوانند به افزایش ریسک آنها منجر شود. برای مثال افت قیمت جهانی فات قیمتِ سهام درون ETF فات را کاهش داده و عدم تنوع داراییهای این صندوق، سرمایهگذاران را با زیان جدی مواجه میکند.
9- قیمتگذاری صندوق بر اساس میانگین قیمت سی روزه (که اخیراً با افزودن بندی منوط به کمتر نشدن آن از 70 درصد قیمت پایانی روز قبل از پذیرهنویسی شد)، انگیزه دولت برای افزایش دادن قیمت سهام شرکتهای حاضر در صندوق را افزایش داده است (مثلا قیمت سهام بانک صادرات از 11 فروردین تا 13 اردیبهشت حدود 79 درصد رشد کرده)، اما هیچ تضمینی برای تداوم یا رشد قیمتهای فعلی وجود ندارد.
10- بنابراین حداقل به دلایل فوق سازوکار واگذاری سهام شرکتهای دولتی از طریق صندوقهای ETF دولتی (که فقط اسماً ETF هستند) با ابهامات جدی مواجه است. با این حال این تنها ایراد این نحوه واگذاری نیست. در پستهای آتی دیگر چالشهای این سازوکار را مورد بررسی قرار خواهیم داد. این تحلیل، تحلیلی کلان و بلندمدت بوده و هیچ توصیهای برای شرکت یا عدم شرکت در پذیرهنویسی ندارد
در کل شش ماه سرمایه ات جلو چشمت میاد میره و تو کاری نمیتونی بکنی
از فروش تا ارزش ذاتی سهامها عددی جذاب نیست
درباره این سایت